بریم که داشته باشیممم...

چه حال و چه خبر؟؟

نشستم پشت سیستم که یه مطالبی رو تایپ کنم یاد اینجا افتاد

اما اگه گفتین چرا؟؟؟؟؟

یادتونه آخرین بار اینجا یه متن گذاشتم که قرار بود تو یه مسابقه ای شرکت کنه؟دمتونم گرم یادمه کلی هم بهم انرژی داده بودین و البته الان فکر میکنم در کمال اعتماد به نفسسسس کار خیلی بدی هم از آب در نیومده بود اما خب راستش هیچ وقت نفهمیدم نتیجه اون مسابقه چی شد!!!!!

اما چرا یاد اون افتادم؟

چون امشب هم دارم یه همچین مطالبی تایپ میکنم برای یه مسابقه 

و عجیب دلم میخواد این بار نه ته نتیجه رو بفهمم که خیلی خوشحالم کنه

شماهام (با اینکه نیستین و نمیخونین!) اما به رسم اون موقع ها برام دعا کنین

امیدوارم چند وقت بعد که نتایج اومد با کلی حال خوب بیام و براتون بگم

خدا رو چه دیدی؟ شاید یکی از شماها این نوشته رو قاعدتا با اسم واقعی یا بهتر بگم کاملا بخونه و اصلا هم نفهمه یه زمانی دست نوشته های بچگانه همین نویسنده رو میخونده!

نویسنده! لعنتیییی یه حس دل ضعغه آور جذابه

راستی اینم بگم و بعدش برم سراغ تایپ داستان

حال و هواش تو همین صفحه هاست ! یه نیمچه تخیل برای روزگار وبلاگی

الهی حال دل تک به تکتون خوب باشه